نوروز 89 بر همه ایرانیان مبارك

 

عيد شما مبارك

 

سلام دوستان . ضمن تبريك به مناسبت فرارسيدن ايام نوروز بايد بگم كه تبادل اطلاعات يه چند روزي تعطيله چون يه چند روزي بايد بريم مسافرت و خوش بگذرونيم .

 

پس فعلا به خدا مي سپارمتون ؛

 

هر روزتان نوروز ، نوروزتان پيروز 

اين جا منطقه جنگي است، صداي ما را از شلمچه مي‌شنويد

سلام

تازه یه نیم ساعته رسیدم تهران واقعا جای جالبیه جنوب اگر چه منطقه منطقه‌اي جنگي است ولي ديگر خبري از صداي توپ و تانك و انفجار نيست.

اين جا را سكوتي عميق فرا گرفته و غربتي عجيب آدمي را به سوي خويش فرا مي‌خواند.


ديگر لازم نيست با صداي شنيدن صداي سوت خمپاره روي زمين دراز بكشي.


آقا روح الله جام زهر را سر كشيد تا امثال ما از صداي سوت خمپاره و گلوله تانك و آژير موشك راحت بشوند و ديگر زحمت دولا راست شدن نكشند.


اين جا همه موجي شده‌اند.هر طرف را كه نگاه مي‌كني صداي گريه و شيون و زاري است.
اشتباه نكن ! الان شب عمليات نيست و اين‌ها سربازان همت نيستند كه زار زار گريه كنند.اين‌ها نسل سوم انقلاب‌اند و نه از معبر كه از دانشگاه و مدارس به اينجا آمده‌اند با همان قيافه‌هاي عجيب و غريب.


اين‌ها همان‌هايي هستند كه قرار بود آرمان‌ها و ارزش‌هاي دهه شصتي‌هاي انقلابشان را فراموش كنند ولي انگار از آنها ديوانه‌ترند و اين جا از اعماق وجودشان فرياد بيزاري از انسان‌هاي فراموش كار را سرداده‌اند.پشت آمريكا بلرزد يا نلرزد فرقي نمي‌كند مهم اين است كه صداي آمريكا تا به حال يك گزارش هم از كاروان‌هاي راهيان سرزمين‌هاي نور پخش نكرده است.


اين جا بايد گوش جسم ببندي و گوش جان بگشايي تا از نزديك صداي رزمندگان را بشنوي.اين جا غلامعلي پيچك شب عمليات در بحبوحه جنگ گردان را نگه داشته تا با آنها سخن بگويد، ويا كه سخن مهمي دارد.


نه ! اشتباه نكن.قضيه غدير و معرفي جانشين پيغمبر در آن گرماي طاقت‌فرسا گذشت.امشب پيچك گردان را نگه داشته تا بگويد ما از انحلال انقلاب نمي‌ترسيم بلكه ما از انحراف انقلاب مي‌ترسيم.شايد فكر مي‌كرد كه اين جمله يادگار مهمي است كه بايد پيش از شهادت آن را بگويد تا براي نسل من به يادگار بماند و اگر اين اتفاق نمي‌افتاد رسالتش را انجام نداده است.


امروز همت داشت براي نيروهايش سخنراني مي‌كرد.خودم شنيدم مي‌گفت: من حاضرم در پوتين بسيجي‌هاي واقعي آب بخورم.امسال آمده بودم راهيان نور تا با همت درد دل كنم.مي‌خواستم تا از فرزند و همسرش گلايه كنم و از طرفداران اين دو كه در دانشگاه عليه بسیجی ها شعار مي‌دادند "توپ تانك بسيجي ديگر اثر ندارد "، "بسيجي جنگ نرفته دنبال پول نفته " و ...


ولي به دوكوهه كه رسيدم ديدم همت دوباره مشغول سخنراني است.ادب كردم و جمله‌اي نگفتم و همه دردها را در خودم ريختم مبادا كه سردار خيبر غصه بخورد ولي باز هم انگار بچه‌هاي اطلاعات عمليات كار خودشان را كرده بودند و آمار را از قبل به حاجي داده بودند.

یادش به خیر روز اول بعد از دوکوهه رفتیم شهرهانی به گفته مسئولین قرار نبود بریم ولی انگار دعوت شده بودیم خلاصه رفتیم چه جایی بود جایی که تعداد ترکش های روز زمینش از تعداد سنگ هایش بیشتر بود آره هنوز هم بعد از اینهمه سال هنوز هم تعداد ترکش هاش از تعداد سنگ هاش بیشتر بود .


همت در ميان سخنراني جواب همه ياوه‌گويان را داد.
حاجي گفت: خداوند در آسمان ملائكه را دارد و در زمين بسيجيان را.حرفش تمام نشده بوده بود كه عده‌اي عصباني شدند و اين بار نه با فتوشاپ بلكه با قوطي رنگ سبزش كردند آنهم در اتوبان منتسب به خودش اتوبان شهيد حاج همت.


امروز باكري مشغول خوشه‌بندي رزمندگان جبهه پس از جنگ است.آقا حميد هم درست مثل هدفمند كردن يارانه‌ها همه رزمندگان را در سه خوشه قرار داده است.

یادش به خیر غروب شلمچه چه جایی بود چه غروبی بود یادش به خیر غروب فکه رمل هایی که هنوز هم داغ هستند یادش به خیر دست نوشته شهیدی که در فکه پیدا کرده بودنند امروز، روز پنجم است كه در محاصره هستيم. آب را جيره بندي كرده ايم. نان را جيره بندي  كرده ايم. عطش، همه را هلاك كرده‌؛ همه را ، جز شهيداني كه حالا كنار هم در انتهاي كانال خوابيده اند. آن ها از دست ساقي عزيزي آب خورده اند. آبي كه مزه آب كوثر مي دهد...!


عده اي قرار است بي‌تفاوت نسبت به گذشته در پيچ و خم زندگي روزمره همه چيز را فراموش كند و عده‌اي كاملاً از گذشته خويش پشيمان شوند و برخلاف گذشته موضع بگيرند و اما عده‌اي معتقد به ارزش خواهند ماند و خون دل خواهند خورد.


شهيدي با اين آينده‌نگري هيچ گاه نگفت خانواده‌اش خوشه چندمي است ولي....
خداوندا ما را اين بار از خوشه سومي‌ها قرار بده و خانواده شهيد را نيز به ما ملحق بفرما.آمين يا رب العالمين.


اين جا فضاي جبهه و مملكت گل و بلبل است.همه زير چتر امام خميني جا مي‌شوند.نه فتنه‌اي وجود دارد و نه فتنه‌گري.


رزمندگان با خيال راحت مشغول جنگ با دشمن خارجي هستند.نه نفاق وجود دارد ونه منافقيني.نه درگيري و آشوب وجود دارد و نه برخورد مسلحانه.اين‌ها همه ساخته دست ضرغامي در برنامه شاخص است.


امام اهل خشونت نبود و اصلاً با هيچكس مشكل نداشت.انصافاً همه مشكلات و دو دستگي‌ها و سهم‌خواهي‌ها براي دوران علي(ع) بود تا پيغمبر (ص).


شهدا هم در اين فضاي گل و بلبل مشغول نوشتن وصيت‌نامه هستند.اين‌ها هم همگي موجي شده‌اند.نمي‌دانم چرا در فضايي كه امام خميني(ره) در اوج محبوبيت به سر مي‌برد همگي در وصيت‌نامه‌هايشان توصيه به اطاعت از ولي فقيه مي‌كنند.


مگر اين‌ها قرار است براي كدام نسل به يادگار بماند ؟ همت نوشته است در زمانه غيبت بايد مطيع محض ولايت فقيه باشيد.همت جان كولاك كردي با اين آينده‌نگري‌ات.از كدام زمانه سخن مي‌گويي و كجا را ديده بودي؟ نكند مخاطبت زمانه ماست كه اطاعت از ولي فقيه جرم محسوب مي‌شود.وگرنه در زمان امام(ره) كه احتياجي به اين توصيه‌ها نبود.بازهم از همه چيز مي‌گذرم تا بيشتر به سفر بپردازم.

یادش به خیر طلائیه واقعا که طلائیه عجب طلائیه یادش به خیر موقعی که در سه راهی شهادت بچه ها با صدای آرام یا حسین گویان دور این گودال می چرخیدنند


در سه راهي شهادت نمي‌دانم چند شهيد داده‌ايم و نمي‌دانم مساحتش چند متر مربع است ولي حاج عباس برقي مي‌گفت: وقتي بچه‌ها در اين جا گير كرده بودند و دشمن مدام بر روي آنها آتش مي‌ريخت تلي از آدم درست شده بود و استخري از خون.


وقتي مساحت زمين با حجم آتشي كه در آنجا ريخته شده بود را گفت، بچه ها حساب كردند و به اين نتيجه رسيدند كه ممكن است در بعضي از نقاط شايد در يك متر مربع 3 بار يا 4 بار گلوله خمپاره فرود آمده باشد.مي‌فهمي؟ يعني در يك نقطه كوچك هيچ نقطه امني وجود نداشته كه رزمنده بتواند از آن به عنوان پناهگاه استفاده كند.


به خاطر همين است كه مي‌گويند در آن جا پاهايت را برهنه كن.چرا كه خاك آنجا آغشته به خون شهداست و براي همين هم هست كه خاكش را بهر تبرك مي‌برند.

یادش به خیر اروند یادش به خیر شعری که با بچه ها میخوندیم یادش به خیر برادر حسین ، برادر علی از همین جا دوباره ازت می خوام برادر حسین می دونم فردا شب در حرم امام رضایی تو رو خدا ما را هم دعا کن برادر علی خسته نباشی واقعا زحمت کشیدی


چقدر به دلم نشت اين مصراع شعر كه مي‌گويد: "شهيدان را شهيدان مي‌شناسند. " اگر شهيدان را غير‌شهيدان مي‌شناختند كه جناب آبراهام لينكلن هم تراز باكري و همت قرار داده نمي‌شد و چقدر زيباتر است اين سخن كه بسيجي را بسيجي مي‌شناسد.


بسيجي راهمت مي‌شناخت كه حاضر بود در پوتين‌هايش آب بخورد نه آنان كه جنگ رفتن و تكه‌تكه شدن بسيجي را هم نديده اند.


بگذار بگويند هر آنچه را كه مي‌خواهند بگويند ما را از شنيدن توهين و تهمت‌هاي طرفداران شهيد ابراهیم  باكي نيست.


هنگام برگشت همه درد دل‌ها را به حاجي گفته بودم همه توهين‌ها را، همه برچسب زدن‌ها را و همه بي‌ادبي‌ها را همه تنها ماندن‌ها را ولي وقتي داشتم سوار اتوبوس مي‌شدم حاجي آمد و در گوشم جمله‌اي گفت كه از خجالت آب شدم مثل اينكه دوباره از قبل بچه‌هاي اطلاعات عمليات همه چيز را گفته بودند و او همه اين‌ها را مي‌دانست.


حاج همت خودش دوره ما را تجربه كرده است و شكايت در مقابل وي معنا ندارد ولي با لبخند در گوشم گفت: حضرت روح الله به ما ياد داد كه هميشه تا مبارزه هست ما تا آخر خط بايستيم و ما هم براي اينكه خيالش راحت بشود گفتيم حاشا كه بسيجي ميدان را خالي كند.شما هم مبادا تا خون در رگتان است ميدان را خالي كنيد نمي‌خواهد تا آخرين نفس پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا آسيبي به مملكت نرسد خيالتان راحت آخرين نفس‌هاي دشمنان در راه است.


 یادش به خیر .....

صحبت های حسن عباسی در رابطه با سریال لاست

سلام دوستان صحبت های دکتر  حسن عباسی در رابطه با سریال لاست (LOST) می باشد.

حجمش زیاد هست اما با کیفیت می باشد.

۷.۱ مگابایت

مستقیم   و   غیر مستقیم 

قسمت دوم :

۱۳.۷ مگابایت

مستقیم   و   غیر مستقیم

قسمت سوم :

۱۳.۶ مگابایت

مستقیم   و   غیر مستقیم

8 ماه نبرد سایبری

بعد از گذشت بیش‌از هشت ماه از انتخابات دهم ریاست جمهوری و حوادث پس‌از آن، کسی نمی‌تواند این نکته را انکار کند اینترنت، نقش بسیار ویژه و کلیدی در تحولات این ماه‌ها داشته است  

هجمه سنگین و غیر منصفانه  سایت‌ها و وبلاگ‌های اپوزسیون و بعضاً برخی وبلاگ‌ها و سایت‌های منتقد! برای آلوده کردن فضای محیط مجازی و در نتیجه تأثیرگذاری در محیط حقیقی، قبل و بعداز انتخابات نشان از یک حرکت هماهنگ شده و مدون در قالب "تک سایبری" بوده است.

 

حرکتی که توسط کاربران مهندسی شده در شبکه‌های اجتماعی مانند facebook.com و friendfeed.com و میکروبلاگ‌هایی مانند twitter.com و شبکه‌های ویدئویی اینترنتی مانند youtube.com ساماندهی و گسترش داده شده و خروجی چند رسانه‌ای پیدا کرد که البته هنوز نیز دراشکال دیگری ادامه دارد.

در این میان بروبچه‌های انقلابی فعال در حوزه سایبر، با درک فضای موجود، تحرکاتی را در قالب "پاتک سایبری" آغاز کردند که به لطف خدا روز به روز در حال فعال‌تر شدن است و در آینده‌ای نه چندان دور اتفاقات بسیار خاص و ویژه‌ای را در جنگ‌های سایبرنتیک حزب الله شاهد خواهیم و خواهند! بود.

 

با توجه به آن‌چه گفته شد و در راستای پاسداشت هشت ماه نبرد سایبری [که البته من عبارت "8 ماه دفاع مقدس سایبری" را ترجیح می‌دهم] و اتحاد و همگرایی در بین نیروهای مردمی مدافع انقلاب اسلامی در فضای سایبر، تعدادی از فعالین انقلابی - مردمی در این حوزه، تصمیم به برگزاری همایشی با عنوان "8 ماه نبرد سایبری" نموده‌اند.


زمان: سه‌شنبه 11 اسفند ماه 88 ساعت ۱۴:۳۰ تا اذان مغرب و عشا


مکان: تهران، شهرک قدس، خیابان ایران زمین، جنب خیابان گلستان، بازارچه قدیم، جنب تالار سبز، سالن همایش‌های آسمان.


دوستان عزیز همگی در این همایش دعوت هستید.

 

پیوندهای مرتبط


.: صفحه اختصاصی همایش در شبکه‌ی اجتماعی" نت ایران". +


.: پوستر همایش. +  +  +


.: آژاکس 2، بررسی کودتای توئیتری ژوئن 2009 (دکتر حسن عباسی) به همراه لینک دانلود. +

برادرم را كشتند، اما كشور قانون دارد!

خبر حقيقتاً خوشحال كننده‌اي بود. عبدالمالك ريگي، شرور شرق كشور و جنايتكاري كه عامل شهادت تعداد زيادي از هم‌وطنان ما بود دستگير شد. اين خبر موجي از شادي و خوشحالي را بين مردم، مخصوصا اهالي سيستان و بلوچستان ايجاد كرد. با شنيدن اين خبر مردم سيستان به خيابان‌ها آمدند و مشغول جشن و پايكوبي شدند.

 

  



همان شب صداوسيما تصاويري از اين شادماني را پخش مي‌كند و به سراغ عده‌اي از همان مردم مي‌رود. خانم جواني كه بغض گلويش را گرفته و اشك صورتش را خيس كرده، با همان حالت گريه و با لهجه‌ي فارسي محلي‌اش، چيزهايي درباره ريگي و جناياتش مي‌گويد. متوجه مي‌شويم كه برادر او هم جزو قربانيان اين شيطان شرور بوده.


او فقط گريه مي‌كند و مي‌گويد دوست دارم وقتي ريگي را ديدم توي صورتش نگاه كنم و …! كار ديگري كه از دستم برنمي‌آيد، ما قانون داريم!


آخ خدايا. چقدر اين جمله از زبان اين خانم سيستاني، با آن لهجه ساده و محلي، دلنشين، جالب، آرام‌بخش و پرمعنا بود. او كه نه روشنفكرترين زن ايراني است و نه ادعاي روشنفكري دارد و نه ادعاي بزرگ بودن و نه ادعاي برتر بودن و نه ادعاي استوانه بودن، نه ادعاي خواص بودن، نه ادعاي آقازاده بودن و نه ادعاهاي عجيب و غريب ديگر!


اما اين را مي‌داند كه كشور قانون دارد. اين را مي‌داند كه حتي اگر حق با تو باشد و يك شرور جاني، عزيزترين فرد خانواده‌ات را از تو گرفته باشد، باز هم كشور قانون دارد.


اينجاست كه حافظه آدم ناخودآگاه، خيلي چيزها را به خاطر مي‌آورد. يادت مي‌آيد كه اشخاصي در همين مملكت ۱۲ ماه تمام شعار قانون و قانون‌گرايي سر دادند، اسمشان و قيافه‌شان مساوي شد با قانون! اما…


آن خانم سيستاني با آن همه خشم و عصبانيت و ناراحتي و حس انتقام، تسليم قانون شد، اما مدعيان قانون‌گرايي، خيلي راحت خودشان را بالاتر از قانون دانستند!


بعضي‌ها ايراد مي‌گيرند كه چرا هر چيزي را فورا به فلاني ربط مي‌دهيد؟! چه كسي ربط داده؟ ما چكار به فلاني داريم؟ بعضي چيزها خود به خود ربط پيدا مي‌كنند! اصلا نيازي نيست اسم كسي را ببريم، كافيست بگوييم قانون‌شكني!